روش انتقال پیام دینی و آموزش نماز
قسمت دهم سلسله یادداشتهای "خانواده، سرچشمه تربیت دینی" با عنوان «روش انتقال پیام دینی و آموزش نماز» منتشر شد.

به گزارش روابط عمومی ستاد اقامه نماز، حجت الاسلام و المسلمین محمدیان، مشاور ستاد اقامه نماز در امور برنامه ریزی و نماز نسل نو، در قسمت دهم از سلسله یادداشتهای خود با عنوان “خانواده، سرچشمه تربیت دینی”، در خصوص «روش انتقال پیام دینی و آموزش نماز» سخن گفت.
متن یادداشت به شرح ذیل است:
در آموزش و انتقال مفاهیم دینی روش های متنوعی وجود دارد که برای هر گروه سنی می توان از آنها با توجه به ویژگی آنان به صورت جداگانه یا ترکیبی استفاده کرد.
۱. بازی:
یکی از روش های مناسب برای یاددهی و یادگیری بازی است. در گروه سنی زیر هفت سال معمولا این روش مورد استفاده مربیان قرار میگیرد. بازی های طراحی شده از سوی صاحب نظران تربیت و یا روش های تجربه شده توسط پدران و مادران و مربیان میتواند مؤثر باشد.
مثلا برای تقویت و تربیت حواس مانند بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی و حتی لامسه می توان از بازی کمک گرفت.
در میان بازی ها برای تقویت و تربیت شنوایی: پخش صدای حیوانات و افراد از دوستان و یا اعضای خانواده و یا اجسام و اشیا و پرسیدن اینکه این صدا متعلق به چه چیزی است؟ یک بازی صدا و در عین حال تقویت کننده شنوایی و هوش شنوایی است.
مثلاً مخفی کردن یک چیز و هدایت کودک برای یافتن آن با بلند و پایین آوردن صدا به هنگام نزدیکی و دوری از شیء مورد نظر، یکی از بازی های شیرین کودکانه است.
گاهی مربیان در این نوع بازی ها خود ابتکاراتی را در جهت هدف به کار میگیرند و با طرح پرسش هایی، در حین بازی میخواهند کلمه کلید را از زبان خود کودک بشنوند.
مثلا: پخش صدای اذان و پرسیدن: این صدا چیست؟ این صدا از کجا میآید؟ وقت شنیدن صدای اذان چه میکنیم؟
یا پخش صدای شرشر آب و پرسیدن: این صدا چیست؟ از آب چه استفاده هایی میکنیم؟ بعد از آب نوشیدن چه میگوییم؟ اگر شیر آب باز بماند باید چه کار کنیم؟
این ها همه ابتکاراتی است که مربی کاربلد در میان بازی اصلی، بازی های جانبی و یا به عبارتی دیگر “بازی های نتیجه ای” را طراحی میکند.
برای هر کدام از حواس دیگر مانند دیدن، چشیدن، لمس کردن و بوییدن نیز این قبیل بازی ها وجود دارد که علاقهمندان میتوانند به کتاب های مربوط به مربیگری کودکان پیش دبستانی و آمادگی مراجعه کنند.
۲. داستان:
از روش های دیگر یاددهی و یادگیری استفاده از عنصر داستان است. البته داستان ها نیز باید با گروه سنی کودکان و نوجوانان همخوانی داشته باشد و پدران و مادران و مربیان با روش های داستان گویی و داستان سرایی نیز آشنا باشند.
در داستان گویی، فضاسازی پیرامونی، ایجاد زمینه پرسشگری، همذات پنداری با قهرمان داستان و نهایتا تعلیق های داستانی قابل پیش بینی برای کودکان لازم و ضروری است.
انتقال پیام در داستان باید به شکلی اتفاق بیفتد که شنونده داستان آن را در پایان کشف کند. لو دادن پیام قصه و داستان در شروع یا میانه آن، داستانسرا را از رسیدن به هدف نهایی باز میدارد.
در داستان، تقابل موفقیت و ناکامی، خوب و بد، یا زشت و زیبا با پیمودن پلکانی قصه باید توسط مخاطب کشف شود و آن را با دلیل عقلی و یا حس عاطفی بپذیرد.
داستان هایی مانند: داستان و سرگذشت چهره های قهرمان، مردان و زنان محبوب، پیشوایان دینی و قصه های خیالی و پیشگویانه از آینده با جاسازی فرازها و تکه هایی از آنچه میخواهیم یاد بدهیم و یا منتقل کنیم، میتواند در دستیابی به هدف ما مؤثر باشد.
قصه هایی مانند: داستان کودکی امام حسن و امام حسین علیهمالسلام با پیرمردی که به صورت اشتباه وضو میگرفت، داستان داوری پیامبر در میان کودکان، قضیه پوریای ولی و مادر جوانی که میخواست با او کشتی بگیرد و داستان های کودکی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که مملو از این پیام های سازنده در انتقال مفاهیم دینی و آموزش نماز و گفتگو با خداوند متعال است.
در ادامه بخش پیشین در بیان روش های انتقال پیام دینی و آموزش نماز به روش دیگری می پردازیم:
۳. نمایش:
نمایش آمیخته ای از داستان و گفت وگو و نقش آفرینی چند شخصیت است که البته گاهی نقش آفرینانِ نمایش با تغییر صدا و قیافه و استفاده از نور و فضا چند نقش را به تنهایی نیز ایفاء می کند.
در نمایش علاوه بر استفاده از شنوایی از حواس دیگر مخاطب نیز برای آموختن و دریافتن استفاده می شود. نمایش به قول برخی از صاحب نظران پیام را سینه به سینه در مقابل چشمان تماشاگر به صورت عینی منتقل می کند. خداوند از این روش در قرآن کریم نیز برای فهم و درک و دریافت عمیق، بهره جسته است. در برخی آیات خداوند این نوع آموزش و انتقال پیام را با درخواست پیامبران خویش و یا بدون درخواست آنان، ولی برای آماده سازی بیشتر آنان عملی کرده است و گاه انبیاء الهی این روش را برای دعوت و هدایت انسان ها به کار گرفته اند.
در مورد اول می توان به داستان پرندگانی که بعد از ذبح و آمیخته شدن گوشت آن ها با یکدیگر توسط ابراهیم علیه السلام، دوباره به امر خداوند زنده شده و هر کدام از بالای تپه ای با صدای ابراهیم به سوی او برگشتند ،اشاره کرد و این نمایش عینی برای زنده شدن مردگان و اثبات معاد بود.
و یا داستان عُزیر نبی یکی از وقایعی است که خداوند آن را به صورت نمایش عینی برای پیامبر خود بازسازی کرده است. این داستان در قرآن در سوره بقره ۲۵۸ این چنین روایت شده است: او یعنی(عزیر) با خود گفت: خداوند چگونه این مردگان را پس از مرگ زنده می کند؟ پس خداوند او را یکصد سال میراند و سپس زنده کرد. (و به او) فرمود: چقدر درنگ کردی؟ گفت: یک روز یا قسمتی از یک روز! فرمود: بلکه یکصد سال درنگ کرده ای، به غذا و نوشیدنی خود نگاه کن که هیچ تغییری نیافته است. و به الاغ خود نیز نگاه کن که متلاشی شده است. این ماجرا (نمایش) برای آن است.
معجزات حضرت عیسی(ع) در شفای بلافاصله بیماران مبتلا به جذام و برص و یا زنده کردن مردگان به اذن خداوند متعال و یا خلق پرنده ای از گل و دمیدن در آن و جان گرفتن مجسمه پرنده این ها از نمایش های قدرت خداوندی و نشانه صدق دعوت آنان بوده است.
همین نمایش ها را خداوند در طبیعت نیز برای انسان ها قرار داده است تا در آن تامل و اندیشه کنند مانند جان گرفتن طبیعت، درختان و سبزه زارها و زمین های یخ زده و خشکیده در بهار.
امّا نمایش های دیگری نیز برای آموختن در سطوح معمولی نیز وجود دارد. مثلاً نماز خواندن امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در برابر چشمان پیرمردی که نماز خواندنش دارای اشکال بود و یا اینکه پیامبر ما صلی الله علیه و آله و سلم و در برابر چشمان مردم نماز خواند و وضو گرفت و فرمود: مانند من وضو بگیرید و مانند من نماز بخوانید، همان طور که می بینید… صَلوا کما رَأَیتُمُونِی أُصَلی.
در سیره مربیان و معلمان بزرگ نیز بهره گیری از نمایش برای یاددهی و یادگیری عمیق و موثر وجود داشته و دارد.
۴. پرسش و پاسخ:
یکی از روش های یاددهی و یادگیری، پرسش و پاسخ است. البته برخی از صاحب نظران آموزشی پرسش و پاسخ را آخرین حلقه یاددهی و یادگیری و برای بازخوردگیری می دانند. اما به نظر من خود پرسش و پاسخ روش مستقلی برای انتقال پیام و یادگیری است. البته پرسش و پاسخ دو نوع است گاهی معلم و مربی و والدین می پرسند و گاه فرزندان و دانش آموزان سؤال میکنند.
البته پرسش ها و پاسخ ها نیز متفاوت هستند برخی از آنها در حد و اندازهی فهم و دریافت مخاطب است و یا گاه فراتر از آن است. در این موارد باید هوشیاری به خرج داد و به اندازه ظرفیت عقلی و میزان استعداد و دریافت مخاطب ، با او سخن گفت. نحن مَعاشِرَ الأنبیاءِ اُمِرنا أن نُکلِّمَ النّاسَ على قَدرِ عُقولِهِم.
طرح پرسش برای کودکان نه به منظور سنجیدن میزان اطلاعات آنان، بلکه قدم به قدم بردن آنان ، با پاسخ هایی که می دهند، برای رسیدن به مقصد است. پرسش از فرزندان و پاسخ آنان باید مسیر کشف پاسخ را هموار کند و فرزندان و کودکان و نوجوانان خود به آن جواب برسند. البته این روش پرحوصلگی می خواهد، اما گاهی ما این حوصله را نداریم و می خواهیم در همان قدم اول به پاسخ برسیم. این عجله افراد را از اندیشیدن باز می دارد. جواب های تستی، شانسی از روی کتاب نوشتن و خواندن، تعقل را از بین می برد. همان طور که فست فودها سیری کاذب ایجاد می کنند و هاضمه را دچار اختلال می کنند. پخته خواری فکری نیز این چنین است، حافظه را دچار اشتباه و عقلانیت را تنبل و فرسوده می سازند.
علاوه بر اینکه مربیان و والدین با پرسیدن، باید فرزندان و شاگردان خود را بیاموزند و پیش ببرند. لازم است با مجال دادن به فرزندان آنها را وادار به خلق پرسش و پرسیدن برای یافتن واقعیت یا مطلب و موضوع جدید آماده ساخت..
دران و مادران و مربیان و معلمان حتی رهبران اجتماعی و فرهنگی و دینی نیز باید به پرسش ها جایزه بدهند و آن را ارج بنهند و پاسخ ها را نقد و بررسی کنند.
در انتقال مفاهیم دینی این گفت وگو در چهارچوب پرسش و پاسخ دو طرفه که من آن را مباحثه نام می نهم ،ماندگارترین و موثرترین روش است. از آن غفلت نکنیم.
۵. خلق موقعیت تربیت و یادگیری
یکی از روش های موثر در انتقال پیام دینی، قرار دادن فرزندان و نوجوانان در محیط های تربیت و یادگیری است و به عبارت دیگر فراهم ساختن محیط تربیت برای آنان.
محیط های یادگیری محیط های متنوع طبیعی و یا آماده سازی شده برای یک منظور خاص است. ولی از آن می توان در جهت اهداف آموزشی و تربیتی نیز بهره گرفت.
مثلاً بازار محل خرید و فروش کالا و داد و ستد است. البته بازارها امروز به صورت تخصصی، سازماندهی می شود. وقتی کودک به همراه والدین خود به بازار می رود، پدر و مادر می توانند این فضا را تبدیل به موقعیت یادگیری مهارت خرید و فروش یا روش و نوع پرداخت قیمت یا چانه زدن برای گرفتن تخفیف و یا انتخاب کالای مورد نظر و بررسی کیفیت آن قرار دهند.
یا اینکه مربیان و معلمان می توانند با بردن دانش آموزان به نزدیک ترین بازار و یا یک فروشگاه بزرگ و یا زدن غرفه فروش در مدرسه آن ها را با روش خرید و انتخاب اقلام مورد نظر و میزان کمیت کالاهای انتخابی آشنا کنند.
شما همین مثال و روش را در بازدید از یک پارک و یا اردوی تفریحی در نظر بگیرید. مثلا در اردوی تفریحی و یا گردش علمی، هنگام ظهر، وقت نماز می توان چندین موضوع را در معرض دید و سوال و پاسخ دانش آموز قرار داد.
به عنوان مثال می توان از دانش آموزان خواست تا با ملاحظه وضعیت خورشید، رسیدن وقت نماز را تشخیص دهند یا جهت قبله را از نگاه کردن به خورشید یا درختان یا لانه حشرات و یا موارد دیگری که می توان جهت قبله را با استفاده از آن ها شناخت تشخیص دهند و تعیین کنند. یا از آنها پرسید که نماز را در آن موقعیت چگونه باید بخوانند؟ این ها همان موقعیت هاست. مثلا دیوار مدرسه یا دیوار راهروهای مدرسه می تواند به صورت غیر مستقیم با نصب و الصاق دیوارنوشته های متنوع در زمان های مختلف به عنوان یک موقعیت برای یاد دادن استفاده شود.
البته این امر تنها به نماز اختصاص ندارد، می تواند برای پیام های بهداشتی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی درسی نیز استفاده شود. اما طراحی این پیام ها نیازمند وقت، سلیقه و انتخاب هوشمندانه است.
این انتخاب را نباید همیشه به صورت مستقیم یا نوشته و متن تکراری قرارداد. این موارد می تواند به صورت عکس و تصویر، یک روزنامه دیواری و گاه می تواند طراحی کارتونی و نمایش مجموعه ای از طرح ها و نقشه ها انجام پذیرد.
کتابخانه، نمازخانه، آزمایشگاه، میدان مسابقه، مراسم های مناسبتی می توانند به عنوان موقعیت های یادگیری مورد استفاده قرار گیرند.
مربیان و معلمان و حتی پدران و مادران می توانند در گفت وگوهای دوستانه خانوادگی بدون اینکه قصد قبلی برای طرح یک موضوع دینی یا آموخته ارزشی یا فرهنگی را داشته باشند، به صورت اتفاقی و با استفاده از هوش هیجانی از قاعده «الکلام یجر الکلام – حرف، حرف می آورد» استفاده کنند و به صورت طبیعی صید فرصت کنند و به یک موضوع دینی مانند دعوت به نماز و یا پاسخ به پرسش های مرتبط با نماز، مانند:
چرا باید نماز بخوانیم؟
زیباترین نماز چگونه است؟
دوستی با خدا در نماز چگونه به وجود میآید؟
چرا خداوند نمازگزاران را دوست دارد؟
چرا کسانی که نماز نمیخوانند نمیتوانند دوستان خوب باشند؟
مفهوم نمازگزاردن چیست؟
این ها همه پرسش هایی هستند که در خلق موقعیت یادگیری به صورت طبیعی و به دور از تصنع و ساختگی بودن به وجود میآید و اگر همراه با چاشنی تشویق و قدردانی گردد، موجب شور و هیجان فرزندان می شود.
البته این فرصت های یادگیری و تربیت، نیازمند آموختن روش های فراهم سازی، با هوشیاری و مهارت مربی و والدین است. در فرصت مناسب به ذکر ترفندهای فراهم سازی موقعیت یادگیری و تربیت خواهیم پرداخت و منابع علمی و تربیتی مناسب را معرفی خواهیم کرد.



