اخباراصفهان

مدیرکل امور بانوان و خانواده اصفهان: مادران اولین و مؤثرترین الگوی رفتاری در نهادینه سازی نماز هستند

مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری: والدین به عنوان اولین و مؤثرترین الگوهای رفتاری، نقش پایه ای در شکل گیری نگرش فرزندان نسبت به نماز ایفا می‌کنند.

به گزارش روابط عمومی ستاد اقامه نماز استان اصفهان، در آستانه برگزاری سی و دومین اجلاس سراسری نماز با عنوان «مادران، فرزندان و فناوری‌های نوین و راهبردی»، توجه به نقش تربیتی و فرهنگی مادران در مواجهه با تحولات فناورانه بیش از پیش اهمیت یافته است؛ لذا در همین راستا روابط عمومی ستاد اقامه نماز استان در بیست و چهارمین روز از شهریورماه گفت وگویی اختصاصی با مریم فاتحی زاده مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری انجام داده است تا دیدگاه ها، دغدغه ها و برنامه های این حوزه در زمینه نقش‌آفرینی مادران در تربیت فرزندان در عصر فناوری را جویا شود.

آنچه در ادامه می‌خوانید، حاصل این گفت وگوی صریح و تحلیلی است.

سیاست ها و برنامه های استان برای توانمندسازی مادران در تربیت فرزندان نمازخوان چیست؟ و تجربه های موفق استان اصفهان در مشارکت مادران در برنامه های فرهنگی و دینی و آموزش نماز را بیان کنید؟

فاتحی زاده در جواب این سؤال بیان داشت: با بررسی تجربه های موفق استان اصفهان در زمینه مشارکت مادران در برنامه های فرهنگی، دینی و آموزش نماز، می‌توان به الگویی جامع و چند بعدی دست یافت که بر پایه خلاقیت، استفاده از ظرفیت های نهادی و مردمی، و توجه به نیازهای واقعی خانواده ها استوار است. این تجربیات که در گزارش های ارائه شده به طور برجسته خودنمایی می‌کنند، نشان دهنده عزمی جدی و رویکردی سیستماتیک در سطح استان است.

وی ادامه داد و گفت: یکی از شاخص ترین و موفق ترین این تجربیات، اجرای «طرح ملی گفت وگوی نسل‌ها» با محوریت گفت وگوی مادر و دختر در ۴۷ مدرسه مناطق محروم استان بود و موفقیت این طرح تنها در تعداد ۹۵۰۰ نفر شرکت‌کننده حضوری و بازدید میلیونی آنلاین خلاصه نمی‌شود، بلکه در «رویکرد» آن نهفته است. این طرح با ایجاد یک فضای امن و ساختاریافته برای گفت وگو، به تقویت بنیان های عاطفی و اعتماد بین مادران و دختران پرداخت که پیش نیاز ضروری برای هرگونه انتقال ارزش های دینی، از جمله فرهنگ نماز است. هنگامی که کانال ارتباطی بین نسل ها باز و مستحکم شود، زمینه برای آموزش غیرمستقیم و تأثیرپذیری عمیق تر فراهم می‌گردد و رضایت ۹۵ درصدی شرکت‌کنندگان نشان می‌دهد این نیاز به شدت در جامعه احساس می شده و این روش، پاسخی مؤثر به آن بوده است.

مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری افزود: تجربه موفق دیگر، برگزاری «اعتکاف مادر و کودک» در مساجد استان اصفهان است که نمونه ای درخشان از یک برنامه نوآورانه و کاملاً کاربردی محسوب می‌شود. این ابتکار به یکی از موانع اصلی مشارکت مادران جوان در برنامه‌های مذهبی — یعنی مسئولیت نگهداری از فرزند خردسال — پرداخته است. این طرح به صورت عملی ثابت کرد که می‌توان بین «مسئولیت خانوادگی» و «فریضه عبادی» هماهنگی ایجاد کرد و آن ها را در تقابل با یکدیگر قرار نداد.

مریم فاتحی زاده ادامه داد: ارائه امکاناتی مانند اتاق شیردهی، فضای بازی ایمن و حضور کودک یاران داوطلب، نه تنها امکان حضور مادران را فراهم کرد، بلکه فضای مثبت و خاطره انگیزی از مسجد را در ذهن کودکان نهادینه نمود. حمایت شخص استاندار و مدیرکل بانوان از این برنامه و حضور و بازدید از این برنامه ها، پیامی واضح مبنی بر اولویت دهی به چنین برنامه های خلاقانه و خانواده محور در سیاست گذاری های کلان استان ارسال می‌کند. علاوه بر این، استان اصفهان با ایجاد همکاری های بین دستگاهی قوی، ظرفیت های گسترده ای را برای ترویج فرهنگ نماز و ارزش های خانواده بسیج کرده است که نشست تخصصی با کانون های فرهنگی هنری مساجد و نیز نشست رابطین بانوان اداره کل تبلیغات اسلامی نشان دهنده عزم استان برای استفاده از تمامی پتانسیل های موجود — از مساجد تا دستگاه های تبلیغی و آموزشی — است و هدف از این نشست ها، یکپارچه سازی تلاش‌ها و خروج از کار موازی است.

وی تاکید کرد: مهم‌ترین عامل موفقیت این تجربیات، اراده سیاسی و مدیریتی قوی در سطح بالای استان به رهبری استاندار است که «خانواده‌محوری» را به عنوان یک اولویت استانی مطرح می‌کند و بر لزوم تخصیص بودجه و نظارت بر اجرای سیاست ها تأکید می‌ورزد، و تمام دستگاه های اجرایی موظف می‌شوند تا برنامه های خود را با این اولویت همسو کنند و این امر باعث می‌شود برنامه های پراکنده، به یک «گفتمان مسلط» و «حرکت هماهنگ جمعی» در سطح استان تبدیل شود.

مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری اظهار داشت: جمع بندی نهایی، تجربه موفق استان اصفهان نشان می‌دهد که مشارکت مؤثر مادران در برنامه های دینی مانند نماز، نیازمند عبور از روش های سنتی و صرفاً تبلیغی است و کلید موفقیت در چهار محور خلاصه می‌شود:

اول؛ تمرکز بر تقویت روابط عاطفی درون خانواده (مانند طرح گفت وگوی مادر و دختر) به عنوان بستر اصلی انتقال ارزش ها.

دوم؛ نوآوری و رفع موانع عملی (مانند اعتکاف مادر و کودک) برای تسهیل حضور مادران.

سوم؛ بسیج تمامی ظرفیت‌های نهادی و مردمی (مساجد، آموزش و پرورش، تبلیغات اسلامی) در یک همکاری بین بخشی.

چهارم؛ پشتیبانی و اولویت دهی مدیریت کلان استان و الزام همه دستگاه ها به اجرای سیاست های خانواده محور که این الگوی جامع می‌تواند به عنوان یک (نقشه راه) برای سایر استان های کشور نیز مورد بهره برداری قرار گیرد.

نقش خانواده، به ویژه مادران، در نهادینه کردن نماز در نسل نو از نظر مدیریت شما چگونه ارزیابی می‌شود؟

مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری پاسخ داد: نماز به عنوان ستون دین اسلام، تنها یک تکلیف فردی نیست، بلکه پدیده ای اجتماعی و خانوادگی است که کیفیت اقامه آن در نسل نو، بازتاب مستقیمی از عملکرد نظام خانواده دارد. رابطه بین نماز فرزندان و نقش والدین، رابطه‌ای یک سویه و خطی نیست، بلکه یک تعامل پویا، دوسویه و پیچیده است که در یک چرخه تقویت متقابل قرار دارد. این پویایی را می‌توان از ابعاد مختلف روان شناختی، جامعه شناختی، تربیتی و فقهی مورد تحلیل قرار داد.

فاتحی زاده ادامه داد و گفت: از منظر روان شناختی و تربیتی، والدین به عنوان اولین و مؤثرترین الگوهای رفتاری، نقش پایه ای در شکل گیری نگرش فرزندان نسبت به نماز ایفا می‌کنند. کودک از سنین پایین، اعمال و نیات والدین خود را رصد می‌کند و هنگامی که پدر و مادر با اشتیاق، نظم و حضور قلب به نماز می‌ایستند، این عمل را به عنوان یک ارزش درونی شده و منبع آرامش می‌پذیرد و برعکس، اگر نماز را به صورت وظیفه ای خشک و عجولانه و بدون تمرکز ببینند، ناخودآگاه آن را عملی تحمیلی و فاقد معنا تفسیر می‌کند بنابراین، التزام عملی و خلوص نیت والدین، پیش شرط لازم برای ترغیب فرزندان است و این امر تنها به ادای فرایض محدود نمی‌شود و شامل توجه به مستحبات، ذکرهای پس از نماز و ایجاد فضایی معنوی در خانه می‌شود.

وی افزود: از منظر نظریه دلبستگی، کودک نیاز ذاتی به «ایمنی» دارد. زمانی که والدین با حالتِ خاشعانه و آرامش بخشی نماز می‌خوانند، در ناخودآگاه کودک، نماز با «احساس امنیت» و «پناهگاه عاطفی» گره می‌خورد و کودک، والدِ در حال نماز را در وضعیتی می‌بیند که از دغدغه های دنیوی فاصله گرفته و به منبعی والا متصل شده است و این صحنه، به نماز وجهه ای «ایمنی‌بخش» می‌دهد و برعکس، اگر فضای نماز در خانه همراه با تنش و استرس باشد، کودک نماز را با «احساس ناامنی» و «تهدید» مرتبط می‌داند و به طور ناخودآگاه از آن گریزان می‌شود بنابراین، کیفیت دلبستگی ایمن که والدین ایجاد می‌کنند، پیش زمینه اصلی پذیرش قلبی امر معنوی، از جمله نماز، توسط فرزند است.

مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری تشریح کرد: در بعد جامعه شناختی، خانواده به عنوان یک نهاد کوچک اجتماعی، بستری برای جامعه پذیری دینی فراهم می‌آورد لذا وقتی نماز به یک «ارزش جمعی» و «هنجار مشترک» در خانواده تبدیل شود، فرزند نه تنها برای رضای خدا، بلکه برای حفظ پیوند عاطفی با خانواده و کسب تأیید آنان به این سمت گرایش پیدا می‌کند. در چنین فضایی، والدین نه به عنوان فرد تنبیه گر و بازخواست‌ کننده، بلکه به عنوان همراه و راهنما ظاهر می‌شوند و برنامه ریزی برای اقامه نماز به صورت دسته جمعی در اول وقت، گفت وگو در مورد معانی اذکار و تشویق غیرمستقیم، می‌تواند احساس تعلق خاطر و لذت جمعی از عبادت را در فرزند تقویت کند.

مریم فاتحی زاده نکته کلیدی و محوری این تحلیل را «تأثیر متقابل» دانست و گفت: این رابطه تنها از والدین به فرزند نیست، بلکه برعکس نیز صادق است و نماز خواندن صادقانه و با نشاط فرزندان، یکی از بزرگ ترین عوامل تقویت ایمان و احساس رضایت از والد بودن در پدر و مادر است و هنگامی که والدین شاهد هستند که فرزندشان به صورت خودجوش و با علاقه به نماز می‌ایستد، این صحنه برای آنان بالاترین پاداش معنوی و تأییدی بر صحت روش تربیتی آنان محسوب می‌شود و این موفقیت، انگیزه آنان را برای پایبندی بیشتر به فرایض دینی و تلاش برای ایجاد فضای معنوی در خانه افزایش می‌دهد و این چرخه مثبت، به تدریج به ارتقای کارآمدی کلی خانواده منجر می‌شود؛ چرا که نماز به عنوان محوری که نظم، انضباط، گذشت و مسئولیت پذیری را آموزش می‌دهد، می‌تواند به بهبود ارتباطات عاطفی، حل بهتر تعارضات و افزایش انسجام درونی خانواده بیانجامد.

این مقام مسئول ادامه داد و گفت: برعکس، اگر فرزندی نسبت به نماز بی میل شود، این امر می‌تواند به عنوان هشدار برای والدین عمل کند و این حالت ممکن است نشان دهنده ضعف در شیوه تربیتی، وجود دوگانگی بین گفتار و رفتار والدین یا غلبه فضای مادی و بی توجه به معنویت در خانه و یا تاثیر رسانه و همسالان و یا حالات خلقی نامناسب در فرزند باشد و همه این موارد باید مورد توجه و تمرکز والدین قرار گیرد که در چنین شرایطی، رویکرد والدین تعیین‌کننده است. اگر واکنش آنان به صورت تحمیل، اجبار و سرزنش باشد، نتیجه معکوس خواهد داشت و شکاف عاطفی و دینی را عمیق تر خواهد کرد اما اگر این وضعیت را فرصتی برای بازنگری در رفتار خود و گفت وگویی صمیمانه با فرزند بدانند، می‌توانند زمینه بازگشت تدریجی او را فراهم آورند.

وی نتیجه گیری کرد و بیان داشت: رابطه بین نماز فرزندان و والدین یک رابطه تعاملی است. والدین با رفتار و منش خود بذر ایمان را در دل فرزند می‌کارند و در مقابل، نماز خواندن فرزند، آن بذر را در وجود خود والدین آبیاری می‌کند و این چرخه فضیلت مند زمانی به نهایت اثرگذاری خود می‌رسد که خانواده به عنوان یک «واحد معنوی» عمل کند و جایی که نماز نه یک اجبار فردی، بلکه کانون اشتراک، آرامش و تقویت پیوندهای عاطفی  اعضا است. بنابراین، موفقیت در این امر مستلزم آن است که والدین در کنار اینکه به فکر آموزش نماز به فرزند باشند، باید به کیفیت نماز و معنویت درونی خود توجه کنند، چرا که تأثیر «کردار» آنان همواره ماندگارتر از «گفتار» است و نماز فرزندان محصول مستقیم «زیست بوم معنوی» خانواده است. این زیست بوم تنها با سخنرانی ساخته نمی‌شود، بلکه با بافتی از روابط عاطفی ایمن، الگوهای رفتاری اصیل، گفتمان های معناساز مثبت و فرصت های تجربه ی شخصیِ لذت عبادت شکل می‌گیرد و والدین موفق در این عرصه، نه مأموران اجرای قانون، بلکه باغبانانی هستند که با فراهم آوردن خاک حاصل خیز (محبت)، نور خورشید (الگو) و آب (صبر و همراهی)، شرایط رشد طبیعی نهال ایمان را در وجود فرزند فراهم می‌آورند و در این مسیر، خود نیز بهره‌مند شده و رشد می‌کنند. بنابراین، نماز به یک «میراث تعاملی» تبدیل می‌شود که در بستر خانواده و از طریق کنش متقابل همه اعضا، تولید، بازتولید و تقویت می‌شود.

مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری افزود: از مجموع پژوهش های متعددی که در این حوزه انجام شده، می‌توان دریافت که نگرش و التزام عملی به نماز، به ویژه در نقش مادران، نه تنها به عنوان یک وظیفه دینی، بلکه به عنوان عاملی کلیدی در کارآمدی خانواده و رضایت از والد بودن عمل می‌کند و در جمع‌بندی پژوهشها می‌توان گفت که یافته های این پژوهش‌ها به صورت همگرا بر چند اصل اساسی تأکید دارند: اولاً، نقش خانواده و به ویژه مادران به عنوان اولین و مؤثرترین الگوی رفتاری، در نهادینه سازی نماز نقشی غیرقابل انکار است. ثانیاً، این نقش تنها از طریق آموزش مستقیم محقق نمی‌شود، بلکه منوط به برخورداری والدین از نگرشی مثبت، التزامی عمیق و همراه با حضور قلب و انتقال این حس به فرزندان است. ثالثاً، این فرآیند دارای پشتوانه ای فقهی است که آن را به یک تکلیف شرعی تبدیل می‌کند. بنابراین، ترویج سبک زندگی اسلامی که در آن نماز با نشاط، خلوص و درک اثرات فردی و اجتماعی آن اقامه می‌شود، می‌تواند به بهبود عملکرد خانواده، افزایش رضایت از والد بودن و در نهایت، جذب نسل نو به این فریضه الهی بیانجامد.

چه راهکارهایی برای هماهنگی بین خانواده ها، مدارس و مراکز دینی جهت ارتقای فرهنگ نماز پیشنهاد می‌کنید؟

مریم فاتحی زاده ضمن بیان اینکه ارتقای فرهنگ نماز در نسل نو را یک پروژه تک بعدی و خطی نیست گفت: ارتقای فرهنگ نماز یک «اکوسیستم فرهنگی» پیچیده است که برای شکوفایی نیاز به هماهنگی عمیق و همه جانبه بین سه نهاد اصلی جامعه پذیری یعنی «خانواده»، «مدرسه» و «مراکز دینی» دارد و هر یک از این نهادها دارای زبان، ابزار و دامنه تأثیر خاص خود هستند و هماهنگی بین آن ها مستلزم ایجاد یک «چارچوب ارتباطی استراتژیک» است.

وی به بیان راهکارهایی تحلیلی و چند بعدی برای ایجاد این هماهنگی پرداخت و پیشنهاداتی در این زمینه ارائه داد که به شرح زیر می باشد:

1_ ایجاد «سند راهبردی مشترک و برنامه عمل یکپارچه» در سطح کلان

_ تشکیل شورای عالی سه جانبه؛ نخستین و اساسی ترین قدم، تشکیل شورایی متشکل از نمایندگان بلندپایه و تصمیم‌ساز این سه نهاد (مثلاً از آموزش و پرورش، مدیران حوزوی و علمای دینی، و انجمن‌های اولیا و مربیان) است. وظیفه این شورا نباید تشریفاتی باشد، بلکه باید به تدوین یک «سند مشترک چشم انداز و مأموریت» برای ترویج فرهنگ نماز بپردازد و این سند باید اهداف کمّی و کیفی، مخاطبان، پیام های کلیدی و شاخص‌های ارزیابی موفقیت را به طور شفاف تعریف کند.

_تدوین برنامه عمل سالانه؛ این سند کلان باید به یک «برنامه عمل سالانه» با تقسیم‌کار مشخص تبدیل شود. برای مثال، مدرسه متعهد به اجرای برنامه های آموزشی خلاقانه، مسجد متعهد به برگزاری اردوهای معنوی و خانواده متعهد به ایجاد فضای عاطفی مثبت حول نماز شود. این برنامه از موازی‌کاری و پراکندگی تلاش‌ها جلوگیری می‌کند.

2_ تدوین و اجرای «برنامه‌های مشترک و پروژه‌های نمادین» در سطح عملیاتی

_ اجرای پروژه های «مدرسه،مسجد و خانواده»؛ به جای فعالیت های مجزا، باید پروژه های مشترکی طراحی شود که هر سه نهاد در آن نقش داشته باشند. مثلا، پروژه «پویش نوروزی نماز» است که مدرسه محتوای آموزشی را تهیه می‌کند، مسجد به عنوان پایگاه ثبت نام و اهدای جوایز عمل می‌کند و خانواده با تشویق فرزند و عکس‌گرفتن از نمازهای او در سفر، در آن مشارکت می‌کنند.

_ ایجاد «باشگاه نماز» بین نهادی؛ ایجاد کانون ها یا باشگاههایی که عضویت در آن‌ها برای دانش‌آموزان، والدین آنان و حتی معلمان و روحانیون جوان مسجد آزاد باشد. این باشگاه می‌تواند میزبان برنامه هایی مانند «اردوی یک روزه با امام جماعت»، «جلسات پرسش و پاسخ بی‌پرده نوجوانان با علما» و «کارگاه‌های مهارت‌افزایی والدین برای آموزش نماز» باشد. این امر مرزهای مصنوعی بین نهادها را از بین می‌برد.

3_ راهبردهای ارتباطی و آموزشی یکپارچه در سطح پیام رسانی

_ طراحی «گفتمان واحد» درباره نماز؛ یکی از بزرگ ترین آسیب‌ها، تضاد در گفتمان است. زمانی که معلم سه در مدرسه از «نعمت و آرامش» نماز می‌گوید، اما دانش‌آموز در خانه با گفتمان «تهدید» در مورد نماز مواجه می‌شود، دچار سردرگمی ناهماهنگی شناختی می‌شود. شورای سه جانبه باید پیام های کلیدی واحدی را درباره فلسفه، فواید و لذت نماز طراحی کند و همه از امام جماعت تا معلم و والدین از آن زبان استفاده کنند.

_ استفاده از «پیام‌رسانان مشترک»؛ بهترین مبلغ برای نوجوان، یک نوجوان دیگر است. می‌توان از دانش‌آموزان علاقه‌مند و آموزش دیده به عنوان «سفیران نماز» استفاده کرد که هم در مدرسه، هم در مسجد و هم در شبکه های اجتماعی هم سالان خود فعالیت می‌کنند. همچنین، از والدین موفق در این عرصه برای آموزش به دیگر والدین در جلسات انجمن اولیا و مربیان بهره گرفت.

4_ نظام یکپارچه «تشویق و تقدیر» در سطح انگیزشی

_ طراحی «نظام امتیازی مشترک»؛ یک سیستم یکپارچه طراحی شود که مشارکت دانش‌آموز در برنامه های نمازی مدرسه، مسجد و خانواده را پایش کند. برای مثال، حضور در نماز جماعت مسجد، شرکت در مسابقه کتابخوانی مربوط به نماز در مدرسه و خواندن نماز در جمع خانواده، هر کدام امتیازی دارد. تجمیع این امتیازها می‌تواند به دریافت جوایز یا تقدیرنامه‌ای مشترک از طرف مدرسه و مسجد منجر شود. این امر، نماز را از یک عمل فردی به یک «فعالیت اجتماعیِ به‌رسمیت‌شناخته‌شده» تبدیل می‌کند.

5_ ایجاد «شبکه‌های حمایتی و تبادل تجربه» در سطح منابع انسانی

_ برگزاری دوره های آموزشی برای «مربیان سه‌گانه»؛ یک دوره آموزشی مشترک برای سه گروه «والدین»، «معلمان» و «طلاب و روحانیون جوان» برگزار شود و در این دوره ها، علاوه بر انتقال مفاهیم، بر مهارت های ارتباطی، روانشناسی نوجوان و روش های خلاقانه آموزش نماز تأکید شود. وقتی این سه قشر زبان و ابزار مشترکی پیدا کنند، هماهنگی به طور طبیعی ایجاد می‌شود.

_ ایجاد پلتفرم تبادل اطلاعات؛ یک گروه مجازی یا یک اپلیکیشن برای ارتباط مستمر بین نمایندگان این سه نهاد ایجاد شود. در این پلتفرم، معلمان می‌توانند مشکلات دانش‌آموزان را منعکس کنند، روحانیون مسجد پیشنهاد برنامه دهند و والدین بازخورد خود را ارائه کنند. این امر باعث شفافیت و سرعت در تصمیم‌گیری می‌شود.

_ تحلیل راهبردی این است که هماهنگی بین خانواده، مدرسه و مسجد یک «فرآیند مداوم» است، نه یک «رویداد مقطعی» موفقیت در گروی خروج از «حوزه‌های کاری منسوخ شده» و حرکت به سمت ایجاد یک «سازمان یادگیرنده مشترک» است. در این سازمان، هر نهاد نقاط قوت خود را وارد می‌کند و خانواده «عشق و امنیت عاطفی»، مدرسه «نظم و روش آموزشی» و مسجد «اعتبار معنوی و فضای عبادی» را تأمین می‌کند.

_ نقش حکمرانی در این میان، ایجاد «سکوهای  همکاری» است که این سه بر روی آن به تعامل بپردازند. بدون این هماهنگی، تلاش‌ها پراکنده و گاه متضاد خواهند بود. با این هماهنگی، یک «هم افزایی قدرتمند» ایجاد می‌شود که در آن، نماز نه به عنوان یک تکلیف تحمیلی، بلکه به عنوان بخشی طبیعی و معنادار از «زیست‌جهان» نوجوان تجربه خواهد شد. این همان نقطه مطلوبی است که برای نهادینه‌سازی پایدار فرهنگ نماز به آن نیاز داریم.

آیا برنامه‌های آموزشی و حمایتی برای مادران در استان طراحی شده است که به طور مستقیم به فرزندپروری دینی و اقامه نماز کمک کند؟

مریم فاتحی زاده جواب داد: به منظور تبیین برنامه های آموزشی و حمایتی در حوزۀ امور دینی و تربیتی، سه برنامه کلیدی طراحی و اجرا می شود. برنامه اول تحت عنوان «جلسات گفتمان دینی» به صورت پرسش و پاسخ در مدارس و با همکاری انجمن اولیا و مربیان و ستاد اقامه نماز برگزار می‌شود که این برنامه با هدف جلب مشارکت مستقیم خانواده ها به ویژه مادران تدوین شده و اساتید آن از سوی ستاد اقامه نماز انتخاب خواهند شد تا به ارتقای مبانی تربیت دینی کمک نمایند.

وی ادامه داد و گفت: برنامه دوم با عنوان «طرح پیوند مسجد، مدرسه و خانواده» طراحی شده است که هدف آن درگیر کردن والدین در فعالیت های تربیتی مرتبط با فرزندانشان است و این طرح بر تقویت نقش خانواده در فرآیند تربیت دینی و ارائۀ راهکارهای عملی در حوزۀ فرزندپروری متمرکز است و در چارچوب هماهنگی بین نهادهای مرتبط اجرا می شود.

مدیرکل امور بانوان استانداری افزود: برنامه سوم به اجلاسیه های نماز در سال جاری اختصاص دارد که محوریت آن در سطح ملی و استانی، موضوع فرزندپروری دینی توسط مادران است. این اجلاسیه ها بسترساز ارائه بسته های حمایتی علمی و کاربردی خواهد بود و موفقیت آن منوط به همکاری و هماهنگی همۀ نهادها و دستگاه‌های ذیربط است و امید است با اجرای این برنامه ها، گام های مؤثری در جهت تحکیم مبانی تربیت دینی و تقویت نقش خانواده در این عرصه برداشته شود.

چگونه می‌توان از فناوری و فضای مجازی برای آموزش و مشارکت مادران در ترویج نماز بهره برد؟

مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری پاسخ داد: بهره‌گیری از فناوری و فضای مجازی برای آموزش و مشارکت مادران در ترویج نماز، یک ضرورت راهبردی در عصر حاضر است. این امر مستلزم دیدن آن به عنوان یک «فرصت بی بدیل» برای ایجاد شبکه های معنوی، شخصی سازی آموزش و تسهیل دسترسی است و برای تحقق این هدف، یک نقشه راه لازم است که در ادامه به تحلیل ابعاد مختلف آن می‌پردازیم.

1_ ایجاد «پلتفرم‌های آموزشی تعاملی و جامعه‌محور» از انفعال به تعامل

_ ایجاد اپلیکیشن های تخصصی «مادران و نماز»؛ به جای کانال‌های عمومی، اپلیکیشن هایی طراحی شوند که مختص مادران است و این اپلیکیشن ها می‌توانند شامل بخش هایی باشند مثل: آموزش گام به‌گام که آموزش روش های انتقال مفهوم نماز به کودکان در سنین مختلف کودکی، نوجوانی وغیره با استفاده از انیمیشن، موشن گرافیک و داستان های صوتی تعاملی باشد یا مشاوره آنلاین که دسترسی به مشاوران خانواده و مذهبی برای پاسخگویی به سؤالات خاص و چالش‌های شخصی با حفظ حریم خصوصی وجود داشته باشد.

_ جامعه مجازی که ایجاد یک شبکه اجتماعی داخلی امن که در آن مادران بتوانند تجربیات موفق و ناموفق خود را به اشتراک بگذارند، از یکدیگر یاد بگیرند و گروه‌های حمایتی تشکیل دهند و این قابلیت، احساس تنهایی و سردرگمی را که بسیاری از مادران تجربه می‌کنند، کاهش می‌دهد.

2_ تولید «محتوای هوشمند و چندرسانه‌ای جذاب» از کلیشه به خلاقیت

_ سریال های وب کوتاه؛ تولید سریال های کوتاه با موضوع چالش های یک مادر جوان در زمینه آموزش نماز به فرزندش که به صورت هفتگی پخش شود و این محتوا باید واقع‌گرا باشد و به جای شعار دادن، راهکار عملی ارائه دهد.

_ پادکست های صوتی؛ تولید پادکست با موضوعات تخصصی مانند «روانشناسی نماز در کودکان»، «پاسخ به شبهات نوجوانان درباره نماز» یا «خاطرات مادران موفق». محتوای صوتی این مزیت را دارد که مادران در حین انجام کارهای خانه نیز بتوانند از آن استفاده کنند.

3_ اجرای «برنامه‌های زنده تعاملی» از یک طرفه به دوسویه

_ وبینارهای زنده با متخصصان؛ برگزاری جلسات پرسش و پاسخ زنده با روانشناسان کودک، کارشناسان دینی و مادران باتجربه و امکان پرسش و پاسخ در لحظه، حس مشارکت و دریافت پاسخ فوری را ایجاد می‌کند.

_ کلاس های آنلاین عملی؛ برگزاری کلاس هایی مانند «کارگاه خلاقیت در آموزش نماز» که در آن مادران یاد می‌گیرند چگونه با وسایل ساده خانه، یک «نمازخوان» یا «قبله نما» آموزشی برای کودک بسازند. این کارگاه ها می‌تواند به صورت ویدیوهای تعاملی باشد.

4_ استفاده از «بازی وارسازی و چالش‌های خانوادگی»

_ ایجاد چالش های خانوادگی؛ راه اندازی چالش‌هایی مانند «چهل روز نماز با نشاط» در فضای مجازی. در این چالش، به خانواده‌ها امتیازاتی برای عکس‌ها یا گزارش‌های کوتاه (بدون نشان دادن چهره کودکان) از نمازهای دسته جمعی خود داده می‌شود. این امر جنبه سرگرمی و رقابت سالم را اضافه می‌کند.

_ اپلیکیشن های بازی محور برای کودکان؛ توسعه بازی های موبایلی جذاب که در آن کودک شخصیت اصلی بازی برای انجام مأموریت های خود باید اذان بگوید، نماز بخواند و… این بازی‌ها می‌توانند توسط مادران مدیریت شده و به عنوان یک ابزار کمک‌آموزشی مورد استفاده قرار گیرند.

5_ پیوند «فضای مجازی و حقیقی» آنلاین به آفلاین

_ استفاده از واقعیت افزوده؛ توسعه اپلیکیشن هایی که با استفاده از دوربین گوشی، آموزش وضو یا نماز را به صورت یک لایه مجازی روی فضای واقعی نشان می‌دهند. این فناوری برای آموزش به کودکان بسیار جذاب و مؤثر است.

_ نقشه‌یابی مساجد کودک دوست؛ ایجاد یک سرویس نقشه که مساجدی را که دارای امکاناتی مانند «اتاق مادر و کودک»، «کودک‌یار» یا برنامه‌های ویژه کودکان هستند، روی نقشه مشخص کند و این امر به مادران برای مشارکت بیشتر در نماز جماعت مساجد کمک شایانی می‌کند.

فاتحی زاده افزود: در مجموع استفاده از فناوری برای مادران، تنها به معنای «انتقال محتوای قدیمی به یک رسانه جدید» نیست. این یک «تحول پارادایمی» است که سه مزیت کلیدی دارد: اول گسترده سازی یعنی یک محتوای خوب می‌تواند به صورت همزمان توسط هزاران مادر در سراسر کشور مورد استفاده قرار گیرد و دوم شخصی سازی یعنی هر مادر می‌تواند با توجه به نیاز، سلیقه و برنامه زمانی خود به محتوای مورد نظر دسترسی پیدا کند و سوم قدرت شبکه سازی یعنی فضای مجازی می‌تواند مادران را از انزوا خارج کرده و آن ها را به یک «جامعه قدرتمند» تبدیل کند که در آن انرژی مثبت، ایده و حمایت عاطفی مبادله می‌شود.

این مقام مسئول تاکید کرد: کلید موفقیت در این است که محتوا و پلتفرم ها باید «مادر‌محور» باشند، نه «پیام‌محور» یعنی نیازها، دغدغه‌ها، ذائقه ها و محدودیت های زمانی مادران در مرکز طراحی قرار گیرد و محتوایی موفق خواهد بود که به مادر کمک کند تا زندگی مذهبی خود و خانواده‌اش را ساده‌تر، زیباتر و بانشاط‌تر کند که در این صورت، فضای مجازی نه تنها یک ابزار کمکی، که به یک «مسجد مجازی» یا «خانه دوم» برای یادگیری و هم افزایی مادران در امر خطیر توسعه و ترویج فرهنگ نماز تبدیل خواهد شد.

مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری در پایان به بیان پیشنهاداتی برای مسئولین در این عرصه پرداخت و اظهار داشت: برگزاری سلسله رویداد و مسابقه ” سرگردانی ات را دور بزن” ویژه نوجوانان و جوانان که در این رویداد، سلسله مسابقاتی در مورد نماز و تاثیر آن در معنا یابی و کاهش سرگردانی و بلاتکلیفی وجودی به نوجوانان و جوانان طراحی و اجرا می شود، می تواند در توسعه و ترویج فرهنگ نماز کمک کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا