ایکنا_ چه ماموریتی ستاد اقامه نماز را از دیگر نهادهای فرهنگی متمایز می کند؟
فلسفه تأسیس ستاد اقامه نماز این بود که نماز بهعنوان ستون دین و اصلیترین شاخص هویت دینی، جایگاه واقعی خود را در جامعه پیدا کند. ما با یک حقیقت روبهرو هستیم اگر نماز در زندگی فرد و جامعه کمرنگ شود، اخلاق، عدالت و معنویت هم به تدریج رنگ میبازد. ستاد اقامه نماز برخلاف برخی نهادهای عمومی فرهنگی، مأموریتش نه در برگزاری صرف مراسم، بلکه در تغییر نگرش و نهادینه کردن یک رفتار عبادی و اجتماعی است. این تفاوت باعث میشود کار ما بسیار ظریف، حساس و البته زمانبر باشد.
ایکنا- در استان البرز چه دستاورد شاخصی داشتهاید که بتوانید به آن افتخار کنید؟
ما در این سالها تلاش کردهایم از رویکرد یکطرفه فاصله بگیریم. یعنی فقط ما سخنران نباشیم، بلکه گوش هم بدهیم. یکی از افتخارات ما «طرح پرسش و پاسخ آزاد نماز» در مدارس است که بچهها آزادانه سؤالاتشان را مطرح میکنند؛ حتی سؤالات چالشی و انتقادی. همین گفتوگو باعث شده نگاه آنها از نماز بهعنوان یک تکلیف اجباری» به «نماز بهعنوان یک تجربه آرامشبخش تغییر کند.
ایکنا- بزرگترین مانع ترویج فرهنگ نماز در جامعه چیست؟
اگر بخواهم صادقانه بگویم، چالش اصلی بیتوجهی به زبان و نیاز نسل امروز است. ما گاهی همچنان با روشهای ۳۰ سال پیش تبلیغ میکنیم، در حالی که سبک زندگی جوانان، ابزارهای ارتباطی و حتی دغدغههایشان کاملاً تغییر کرده است. شما نمیتوانید با یک سخنرانی خشک و کلیشهای، جوانی که هر روز در معرض هزاران محتوای جذاب فضای مجازی است را جذب کنید. باید پیام نماز را با همان جذابیت و حتی بیشتر منتقل کرد.
ایکنا- چطور میتوان کاری کرد که مردم نماز را نیاز خود بدانند، نه صرفاً یک «وظیفه شرعی»؟
این دقیقاً قلب مأموریت ماست. وقتی نماز به یک نیاز روحی تبدیل شود، دیگر احتیاجی به اجبار نیست. برای این کار باید دو اقدام همزمان انجام داد اول، فهم و فلسفه نماز را به زبان ساده و کاربردی گفت؛ نه فقط احکام و آداب ظاهری. دوم، فضا و شرایط نماز را جذاب و دلپذیر کرد. ما در برخی مدارس نمازخانهها را بازطراحی کردیم؛ نورپردازی، فرش مناسب، خوشبوکننده و حتی موسیقی ملایم قبل از اذان. دانشآموزان وقتی وارد فضا میشوند، حس آرامش میگیرند. اینها جزئیات به ظاهر کوچک اما اثرگذارند.
ایکنا- بسیاری از کارمندان میگویند فرصت نماز اول وقت در محیط کار ندارند. آیا برنامهای برای این موضوع دارید؟
بله و این یکی از حساسترین بخشهای کار ماست. ما معتقدیم اگر محیط کار با نماز همراه باشد، بازدهی و آرامش روانی کارکنان افزایش پیدا میکند. در البرز «طرح وقت نماز، وقت کار نیست» را اجرا کردیم که بر اساس آن کارفرماها موظف میشوند زمان مشخصی را برای اقامه نماز اختصاص دهند. این طرح نهتنها باعث نارضایتی نشد، بلکه مدیران گزارش دادند بعد از نماز، بهرهوری کارکنان بالاتر رفته است.
ایکنا- برخی منتقدان میگویند ستاد اقامه نماز بیشتر بودجهمحور و برنامههایش صوری است. پاسخ شما چیست؟
من این نقد را شنیدهام و میدانم ریشه آن کجاست. در برخی موارد، نگاه بیرونی فقط خروجیهای رسمی مثل برگزاری همایشها را میبیند، اما کارهای ریشهای و تأثیرگذار که در سکوت انجام میشود دیده نمیشود. ما هم قبول داریم باید شفافتر باشیم. به همین دلیل امسال تمام گزارشهای عملکردمان را به صورت عمومی منتشر میکنیم تا مردم خودشان قضاوت کنند.
ایکنا- آیا فضای مجازی را تهدید میبینید یا فرصت؟
هر دو. اگر دست روی دست بگذاریم، تهدید است؛ چون هزاران محتوای ضد ارزشی میتواند نماز و معنویت را در ذهن جوان بیاهمیت کند. اما اگر فعالانه وارد شویم، فرصت فوقالعادهای است. یک کلیپ یک دقیقهای با روایت درست، میتواند بیش از دهها سخنرانی اثر بگذارد. ما همین امسال بیش از ۲۰۰ محتوای کوتاه در اینستاگرام و پیامرسانهای داخلی منتشر کردیم که بازدید زیادی داشتند.
ایکنا- شما بارها گفتهاید نماز هویت فرهنگی ماست. کمی بیشتر توضیح میدهید؟
نماز فقط یک عمل عبادی فردی نیست؛ این ستون هویت دینی و فرهنگی ماست. در تاریخ ایران، هرجا نماز زنده و پررنگ بوده، اخلاق اجتماعی، همبستگی و عدالت هم رشد کرده است. حتی در جنگ، نماز سنگر بود. امروز اگر نماز در سبک زندگی مردم جاری شود، آسیبهای اجتماعی مثل خشونت، اعتیاد و بیتفاوتی هم کاهش پیدا میکند.
ایکنا- افق پنجساله ستاد اقامه نماز البرز را چطور ترسیم کردهاید؟
سه هدف کلان داریم اول، آموزش و پرورش نسلی که نماز را میشناسد و دوست دارد، نه نسلی که از روی اجبار میخواند. دوم، تبدیل نمازخانهها به پاتوق فرهنگی؛ یعنی جایی که علاوه بر نماز، جلسات معرفتی کوتاه، کارگاه مهارت زندگی و حتی برنامههای هنری برگزار شود. سوم، پیوند نماز با مسائل روز جامعه؛ مثلاً نقش نماز در آرامش روانی در بحرانهای اقتصادی یا بلایای طبیعی.
ایکنا- اگر بخواهید در یک جمله پیام این روز را بدهید، چه میگویید؟
نماز نباید تنها بهعنوان یک عمل عبادی در ساعات مشخصی از شبانهروز دیده شود، بلکه باید مانند جریان خون در رگهای زندگی ما جاری باشد و به همه تصمیمها، رفتارها و روابطمان معنا و آرامش بدهد. وقتی نماز در مرکز برنامهریزی روزانه و در متن سبک زندگی جای گیرد، حتی بحرانها و فشارهای بزرگ اجتماعی و اقتصادی، در نگاه ما کوچکتر و قابلحلتر میشوند. هدف نهایی ستاد اقامه نماز نیز همین است، پیوند نماز با زندگی واقعی مردم، تا تبدیل به منبعی مداوم برای آرامش، انسجام و امید شود، نه یک وظیفه تشریفاتی یا تکلیفی مقطعی.