حجتالاسلام بهجتپور بیان کرد:
صبر جمیل، نماز و انفاق؛ کلیدهای نجات از صفات رذیله انسانی
صاحب تفسیر همگام با وحی، در تفسیر سوره «معارج» تاکید کرد نماز، صبر جمیل و انفاق، ابزارهای قرآن برای کنترل طمع و هلوع بودن انسان هستند و مؤمنان تنها با رعایت این آموزهها میتوانند در سختیها صبر پیشه کنند و اخلاق خود را اصلاح کنند.

به گزارش روابط عمومی ستاد اقامه نماز، حجتالاسلام و المسلمین عبدالکریم بهجتپور، صاحب تفسیر «همگام با وحی» هشتم دی ماه، در جلسه تفسیر سوره مبارکه «معارج» که در حرم مطهر حضرت معصومه(س) برگزار شد، با بیان اینکه در سوره «حاقه» عذاب کافران حتی در دنیا مطرح شده و سوره «معارج» نیز به مسئله عذاب میپردازد، گفت: کافران به تمسخر پیامبر و کارهای ایشان میپرداختند و سوره معارج هشدار این افراد است. وی افزود: «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ؛ کسی با هدف تمسخر پیامبر(ص) سؤالی درباره ولایت امام علی(ع) مطرح کرد و با بیادبی به پیامبر گفت، اگر حرفت درست است، از خدایت بخواه تا عذاب نازل شود.
وی ادامه داد: خداوند به پیامبر(ص) دستور صبر داده است؛ البته نه به عنوان شخصی افسرده، بلکه به عنوان کسی که از نتیجه آگاه است. این صبر، صبر جمیل است؛ در حالی که برخی، صبر را به شکل صبر یک انسان افسرده تجربه میکنند. در داستان یعقوب(ع)، صبر ایشان نمونهای از صبر جمیل بود؛ انسانی با صبر جمیل مطمئن است که در آینده اتفاقات به نفع او خواهد بود و بنابراین صبر و پایداری نشان میدهد. ما نیز طبق آموزههای قرآنی باید این احساس را به مردم منتقل کنیم، بهویژه در شرایطی که استکبار جهانی و اسرائیل دشمنی، شماتت و فشار وارد میکنند.
بهجتپور افزود: برای اینکه مقاوم شویم، این فشارها را تحمل میکنیم و بدانیم که خداوند ناظر است. قطعاً این مسیر دشوار است و برخی در این سختیها کم میآورند؛ بهویژه کسانی که بعد از ثروتمند شدن، تاب مقاومت ندارند. بنابراین، صبر جمیل از ما خواسته شده است؛ صبری امیدوارانه، با اطمینان به اینکه آینده برای ماست.
وی اظهار کرد: امروز اگر قرار است ما در جریان انتظار باشیم، این جریان باید سختیها را تحمل کند؛ در غیر اینصورت فردا حتی پشت امام زمانش را خالی خواهد کرد و با گفتن «العجل العجل» کار درست نمیشود. باید جامعه را به سمت صبر امیدوارانه هدایت کنیم تا مأیوس نشوند و بدانند اگر دشمن و شرایط علیه آنهاست، این برای رسیدن به مقدمه پیروزی است و خداوند پیروزی را به کسانی میدهد که در سختیها ظرفیت خود را نشان داده باشند.
صاحب تفسیر «همگام با وحی» با بیان اینکه در سوره «معارج» شدت عذاب مطرح شده است، گفت: کافران حاضرند برای نجات خود، حتی زن، فرزند و مال خود را فدا کنند. در آیه «یُبَصَّرُونَهُمْ ۚ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی مِنْ عَذَابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ» مجرم چنان گرفتار میشود که حاضر است همه حامیانش و حتی فرزندان، همسر و برادران و دیگر مردم زمین را فدا کند تا نجات یابد؛ اما قرآن میفرماید: هرگز راه نجاتی وجود ندارد.
معنای هلوع
بهجتپور با اشاره به آیه ۱۹ سوره «معارج» «إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا» اظهار کرد: هلوع، به انسانی گفته میشود که طمع دارد و حتی اگر چیزی نداشته باشد، برای به دست آوردنش حرص و ولع نشان میدهد. انسان طماع و بخیل را هلوع مینامند؛ اگر فرد بهطور طبیعی تربیت نشود، طمع دارد تا هرچه میتواند به دست آورد، اما بخیل است که آن را برای دیگران خرج نکند، مگر اینکه تربیت دینی و خانوادگی داشته باشد. قرآن راه اصلی اصلاح هلوع بودن را نماز میداند؛ اگر میخواهیم انسان هلوع و طمعورز و بخیل نباشد، باید کاری کنیم که فرد با نماز به ایمان و یقین برسد و این صفت را کنار بگذارد.
وی با اشاره به آیات بعدی این سوره گفت: طبق این آیات، انسان هلوع وقتی خیری به او میرسد، از دیگران منع میکند و وقتی شری به او میرسد، جزع و فزع میکند، مگر مصلین. در آیه ۲۲ به نمازگزاران اشاره شده و در آیه ۲۳ تبصرهای آمده که هر نمازگزاری نمیتواند از هلوع بودن نجات یابد، بلکه فقط کسانی که دائم در نماز هستند، اموال خود را به سائل و محروم انفاق میکنند، روز قیامت را تصدیق و تأیید میکنند، از عذاب خدا میترسند، روابط جنسی خود را در چارچوب مشروع انجام میدهند، به عهد و امانت وفادار هستند و بر نماز خود مراقبت دارند، میتوانند از هلوع بودن نجات یابند.
استاد حوزه علمیه افزود: افراد معمولاً دوست دارند دائم مال به دست آورند و خرج نکنند، اما نماز باعث ایجاد اعتدال در زندگی میشود. این اعتدال با صرف خواندن نماز به دست نمیآید، بلکه با نفوذ نماز در زندگی و تأثیر آن بر اخلاق و سبک زندگی فرد حاصل میشود. برخی تصور میکنند کافی است فقط نماز بخوانند، اما اینگونه نیست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: برخی میگویند ما نماز میخوانیم و گناه هم میکنیم؛ این به دلیل آن است که نماز اثر واقعی خود را بر فرد نگذاشته است. اگر نماز بتواند کسی را تغییر دهد، تغییرات اولیهای رخ میدهد که مقدمه تغییرات بالاتر است. نمازگزاران زمانی میتوانند برخی مشکلات خود را حل کنند که نماز اثر خود را بر زیست مؤمنانهشان گذاشته باشد. این نکته دقیق در این سوره بیان شده است؛ وقتی فرد به زیست مؤمنانه رسید، قدرت کنترل هلوع بودن را خواهد داشت.
وی افزود: باید تحلیل کنیم که فردی که تصدیق روز جزا کرده و از مال خود به سائل و محروم انفاق کرده، چقدر رها میشود و پس از آزاد شدن چقدر میتواند بر هلوع بودن مسلط شود و آن را مهار کند. در بحث حجاب نیز مطرح شد که قرآن ده مقدمه برای حجاب قرار داده است؛ مقدمه اول روزه است، زیرا روزه به انسان میآموزد که از مباهات و خواستههای خود امساک کند و نمیگوید من مالک بدنم هستم و چرا باید آن را به سختی بیندازم. کسی که اهل روزه باشد، راحتتر میتواند حجاب را بپذیرد؛ بنابراین این موضوع باید در مباحث تربیتی مدنظر قرار گیرد.
وی اظهار کرد: نماز میتواند هلوع بودن را درمان کند، اما بهشرط اینکه سبک زندگی فرد به واسطه نماز تغییر کند. فرد باید دائم نماز بخواند، روز قیامت را تأیید کند و انفاق داشته باشد؛ اگر این کارها را انجام دهد، میتواند خلق خود را تغییر دهد. انسان ذاتاً حریص و هلوع آفریده شده است و این روحیه تنها زمانی تغییر میکند که ویژگیهای گفته شده در او ایجاد شده باشد. این صفت در همه انسانها پایدار است و همه وقتی میخواهند دست به جیب شوند، با دشواری مواجه میشوند. بزرگانی هم داشتیم که کتابی نوشتند و آن را چاپ نکردند و حتی به کسی نگفتند و سینه به سینه گشت، زیرا نمیخواستند کسی از دانش آنان استفاده کند.
بهجتپور تصریح کرد: بنابراین، درمان برخی از مشکلات خلقتی انسان راهکارهایی دارد که در این سوره به آن اشاره شده است. برخی تصور میکنند این صفات خلقتی نیستند، اما از منظر قرآن، خلقتی هستند و راه اصلاح آنها نیز مشخص شده است.
صاحب تفسیر همگام با وحی» در پایان گفت: انسانی که دائم در نماز است، پیشرفت تربیتی پیدا میکند؛ البته نماز به تنهایی کافی نیست و باید مقدمات دیگر مانند انفاق، اعتقاد به قیامت و… نیز وجود داشته باشد. در روایات داریم که آخرین صفت رذیلهای که از انسان خارج میشود، حسد است. کسی که به رقیب، فامیل یا دوست خود حسادت ندارد، یعنی در مقام رشد بسیار پیش رفته و بسیاری از مشکلات اخلاقی را پشت سر گذاشته است؛ اما وقتی ببیند که منبر دوستش در دل مردم نشست و او نه، باز هم حسادت دارد و این صفت رذیله هنوز در وجود او باقی است.
منبع: ایکنا



