خاطرات نماز

خاطره نمازی – استانداری که جواب تلفن رییس جمهور را نداد!

وقتی خداوند در هنگام اذان تو را به نماز فرا بخواند واقعا کسی میتواند جایگاه والاتری از معبود را برای خود داشته باشد؟ خاطره نمازی استاندار شهید علی اخوین انصاری که از زبان همسر خویش،  دکتر حمیده دانش کاظمی همسر تنها استاندار شهید ایران است جایگاه نماز را در زندگی اش به خوبی نشان میدهد.

یک روز وقت نماز مغرب و عشا بود که صدای زنگ آمد. من به طرف تلفن رفتم. تلویزیون روشن بود و صدای اذان می آمد. انصاری وضو گرفته و روی سجاده اش نشسته بود تا نماز بخواند. گوشی را برداشتم. آقایی مودبانه گفت: آقای استاندار تشریف دارند؟ من که انصاری را می دیدم گفتم: بله اینجا هستند. در همان حال آن آقا گفتند: آقای رییس جمهور با ایشان کار دارند و من هم فوراٌ گفتم: علی گوشی را بگیر. آقای بنی صدر با شما کار دارند. در این اثنا که کمتر از یک دقیقه طول کشید، من مرتب به علی می گفتم آقای رییس جمهور با شما کار دارند.

آن طرف صدای آقای بنی صدر را شنیدم. فورا گفتم: علی، آقای رییس جمهور پشت خط هستند. این را بنی صدر هم شنید؛ اما علی حاضر به آمدن پای گوشی تلفن نبود و با صدای بلند گفت: به آقای رییس جمهور بفرمایید وقت نماز است عجلو بالصلوه قبل الفوت، عجلو به التوبه قبل الموت، بعد از نماز خودم با ایشان تماس خواهم گرفت. او بلافاصله قامت بست و نمازش را شروع کرد.

بنی صدر که صدای انصاری را شنیده بود با حالتی عصبانی گفت: بگویید متشکرم و محکم گوشی را به سر جایش کوبید.

خاطره نمازی - استانداری که جواب تلفن رییس جمهور را نداد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا